کوچولو
در جلسه ی امتحان عشق من مانده ام و یک برگه ی سفید ! یک دنیا حرف ناگفتنی و یک بغل تنهایی و دلتنگی ... درد و دل من در این کاغذ کوچک جا نمی شود ! و در این سکوت بغض آلود قطره کوچکی هوس سرسره بازی می کند ! و برگ سفیدم عاشقانه قطره را به آغوش می کشد ! عشق تو نوشتنی نیست ... در برگه ام ، کنار آن قطره یک قلب کوچک می کشم ! وقت تمام است . برگه ها بالا .....
نوشته شده در یکشنبه 89/12/8ساعت
6:40 عصر توسط آریا روشنی نظرات ( ) | |
:قالبساز: :بهاربیست: |